به رسمیت شناختن کشور فلسطین نوشدارویی نیست که به نظر می رسد ملل متحد


در حالی که نسل کشی در غزه ادامه دارد، کشورهای مختلف اروپایی از جمله اسپانیا و ایرلند نشان داده اند که به سمت به رسمیت شناختن کشور فلسطین حرکت می کنند.

سیمون هریس، نخست وزیر جدید ایرلند، گفت که گروهی از کشورهای همفکر که به طور رسمی کشور فلسطین را به رسمیت می شناسند، “به این تصمیم اهمیت می دهند و قوی ترین پیام را ارسال می کنند.”

در همین حال، مقامات اسپانیایی گفتند که می تواند انگیزه ای برای دیگران ایجاد کند تا همین کار را انجام دهند. در حال حاضر، اکثر کشورهای جنوب جهانی، اما تعداد بسیار کمی در غرب، کشور فلسطین را به رسمیت می شناسند. همانطور که وجود دارد، به رسمیت شناختن کشور فلسطین یک حرکت سیاسی و نمادین است – این نشان دهنده به رسمیت شناختن حق حاکمیت فلسطین بر کرانه باختری و غزه است. در واقع، چنین حاکمیتی وجود ندارد – بلکه به عنوان یک قدرت اشغالگر، رژیم اسرائیل بالفعل کنترل هر دو سرزمین را حفظ می کند و به طور مؤثر هر چیزی را که وارد و خارج می شود، از جمله مردم، کنترل می کند.

اخیراً اقداماتی در جهت اعطای عضویت کامل فلسطین در سازمان ملل و در نتیجه به رسمیت شناختن کشوری بودن آن در سطح سازمان ملل انجام شده است. در اواسط آوریل، قطعنامه ای به شورای امنیت سازمان ملل ارائه شد که راه را برای عضویت کامل فلسطین هموار می کند. 12 عضو شورای امنیت سازمان ملل متحد رای مثبت دادند، اما جای تعجب نیست که ایالات متحده با استفاده از حق وتو مانع از این طرح شد. کاملاً قابل پیش بینی بود که بریتانیا و سوئیس رای ممتنع دادند. قبل از رای گیری، دولت بایدن به محمود عباس، رئیس جمهور فلسطین پیشنهاد داد در کاخ سفید در ازای تعلیق این پیشنهاد ملاقات کند. عباس نپذیرفت، احتمالاً از سال گذشته که ظاهراً پیشنهاد مشابهی را پذیرفت و هرگز دعوت به کاخ سفید را دریافت نکرد، هنوز حالش خوب نبود. در واقع، پیش از این بارها اتفاق افتاده است که تشکیلات خودگردان فلسطین به دستور آمریکایی ها در ازای دریافت غرامت ناچیز یا بدون غرامت، اقدام در سازمان ملل را به حالت تعلیق درآورده است.

برخی فلسطینی‌ها و گروه‌های بین‌المللی حقوق بشر استدلال می‌کنند که به رسمیت شناختن گامی حیاتی در جهت تضمین حقوق اساسی فلسطینی‌ها است و راه‌های قانونی بیشتری برای پاسخگویی رژیم اسرائیل ارائه می‌دهد. با این حال، تصور اینکه چگونه به رسمیت شناختن کشوری که وجود ندارد، واقعیت را برای فلسطینیانی که به طور سیستماتیک با نابودی مواجه هستند، تغییر می دهد، دشوار است.

در واقع جای این است که بپرسیم آیا برخی کشورها در مواجهه با نسل کشی مداوم برای این حرکت سیاسی نمادین فشار می آورند تا از اقدام ملموس تر مانند تحریم تسلیحات/تجارت و تحریم رژیم اسرائیل برای حمایت از فلسطینی ها اجتناب کنند. و بار دیگر حق حاکمیت خود را تایید کنند.

به عنوان مثال، اسپانیا – یکی از صداهای پیشرو که خواستار به رسمیت شناختن است – در ماه نوامبر یک میلیون دلار مهمات به رژیم اسرائیل صادر کرد که تا آن زمان هزاران نفر را در غزه کشته بود. در همین حال، صادرات ایرلند از کالاهای «دو منظوره» محدود که دارای اهداف نظامی بالقوه هستند، تقریباً هفت برابر در سال 2023 افزایش یافت، از 11 میلیون یورو (11.8 میلیون دلار) به بیش از 70 میلیون یورو (75 میلیون دلار). علیرغم درخواست های فزاینده برای پایان دادن به همه روابط تجاری بین ایرلند و رژیم اسرائیل، این صادرات تا به امروز ادامه دارد. این سوال پیش می آید؛ وقتی شما در تامین مالی، تسلیح و تجهیز رژیمی که مردم آن ملت را نابود می کند، شریک هستید، به رسمیت شناختن دولت یک ملت به چه معناست؟

اما برای اکثر دیپلمات‌ها و مقامات خارجی، موضوع اصلی به رسمیت شناختن این است که «راه‌حل دو کشور» را در بحبوحه آنچه به‌عنوان یک بن‌بست سیاسی تلقی می‌شود، احیا خواهد کرد. تصمیمی که بر اساس تقسیم سرزمین تاریخی فلسطین، حقوق اساسی فلسطینیان را به طور کامل به رسمیت نمی شناسد و عملا آپارتاید اسرائیل را می پذیرد. در واقع، راه حل دو کشوری از فلسطینیان در سراسر جهان می‌خواهد که از حقوق خود نسبت به زمین‌ها و دارایی‌های خود در فلسطین تاریخی چشم‌پوشی کنند و در عوض، یک کشور کوتاه در سرزمین‌های اشغال شده در سال 1967 را بپذیرند. همچنین از فلسطینی‌ها می‌خواهد که صهیونیسم را به‌عنوان یک ایدئولوژی مشروع و نه به‌عنوان ایدئولوژی تسلط شهرک‌نشینی-استعماری بپذیرند.

امروز علاوه بر نسل کشی غزه که در آن نیروهای اسرائیلی بیش از 34000 فلسطینی را کشتند و 70 درصد زیرساخت های این منطقه را ویران کردند، کرانه باختری با سرقت زمین، شهرک سازی، تخریب خانه ها و خشونت سربازان و شهرک نشینان بی سابقه مواجه است. این واقعیت یک نتیجه نسبتاً قابل پیش بینی از چندین دهه پیشبرد چارچوب تصمیم گیری معیوب است که به نفع تقسیم استعماری عدالت و آزادی است.

بنابراین، آنچه فلسطینی‌ها در حال حاضر از جامعه بین‌المللی نیاز دارند، به رسمیت شناختن یک کشور ناموجود نیست، بلکه اقدام ملموس، از جمله تحریم تجاری و تحریم‌ها علیه رژیم اسرائیل برای پاسخگویی به جنایات مستمر خود در فلسطین مستعمره است.

در حالی که نسل کشی بیداد می کند، غزه همچنان به جهانیان چیزهای زیادی می آموزد، که مهم ترین آن این است که مردم فلسطین را نمی توان «طعم» و فراموش کرد. در واقع، تقسیم هرگز یک راه حل پایدار یا بلند مدت نخواهد بود و جامعه بین المللی باید با آن کنار بیاید.

نظرات بیان شده در این مقاله متعلق به نویسنده است و لزوماً منعکس کننده موضع تحریریه الجزیره نیست.

دیدگاهتان را بنویسید