در انگلستان، یک بررسی مستقل برجسته از خدمات مراقبت از جوانان، یکی از بزرگترین رسوایی های سهل انگاری پزشکی در زمان های اخیر را فاش کرد و کسانی را که متهم به “جنگ های فرهنگی” بدخواهانه بودند و به دلیل مخالفت با طبابت غیرضروری کودکان به عنوان متعصبان نامهربان معرفی شدند، اثبات کرد.
بررسی انجام شده توسط هیلاری کاس، پزشک محترم اطفال، نشان داد که برخی از آسیب پذیرترین اعضای جامعه – کودکانی که از «نارسایی جنسیتی» رنج می برند، که در بسیاری از موارد اوتیسم، سوء استفاده جنسی، تروما و سردرگمی در مورد جذابیت همجنس گرایان و سایر شرایط را می پوشاند. از فقدان تحقیق و شواهد “به طور قابل ملاحظه ای ضعیف” برای مداخلات پزشکی در کلینیک های مراقبت جنسیتی انگلیسی ناامید شده اند.
NHS انگلستان گفت که این بررسی را که در 10 آوریل منتشر شد، سفارش داده است تا اطمینان حاصل شود که “کودکان و جوانانی که هویت جنسیتی خود را زیر سوال می برند یا دچار نارسایی جنسیتی می شوند، استاندارد بالایی از مراقبت را دریافت می کنند که نیازهای آنها را برآورده می کند، ایمن، جامع و موثر است.”
مقاصد این بررسی، و در نتیجه نتیجهگیریهای آن، البته توسط کسانی که اصرار دارند که هر فردی که ادعا میکند تراجنسیتی است باید فوراً تأیید شود – و در مورد یک کودک، به مسدودکنندههای بلوغ دسترسی داشته باشد، مورد اعتراض قرار میگیرد.
مسدودکنندههای بلوغ – هورمونهایی که پیشرفت بلوغ را متوقف میکنند – مدتهاست که در مرکز بحث و مناقشه در مورد اینکه آیا مداخلات پزشکی ارائهشده به کودکانی که زیر سؤال بردن جنسیت ارائه میشوند، بیخطر و مناسب هستند یا خیر.
به طور خلاصه، کاس کشف کرد که مسدود کننده های بلوغ عوارض جانبی و اثرات منفی بر سلامتی دارند. تحقیقات او به این نتیجه رسید که در بهترین حالت، شواهد ضعیفی وجود دارد مبنی بر اینکه این داروها برای کودکانی که جنسیت دارند، به ویژه در دراز مدت، ایمن و مفید هستند.
کاس به بیبیسی گفت که استفاده از مسدودکنندههای بلوغ برای «توقف بلوغ» به عنوان یک کارآزمایی بالینی آغاز شد، اما قبل از در دسترس بودن نتایج آن کارآزمایی، به گروه وسیعتری از جوانان گسترش یافت.
برای ما غیرمعمول است که یک درمان بالقوه تغییر دهنده زندگی به جوانان بدهیم و ندانیم در بزرگسالی چه اتفاقی برای آنها می افتد، و این یک مشکل خاص است که در بزرگسالی پیگیری نکرده ایم تا بدانیم پیامدهای آن چیست.” “، او گفت.
برای درک این رسوایی و درک اینکه چگونه NHS این درمان آزمایشی را بدون به دست آوردن شواهد معنیدار در مورد ایمنی و اثربخشی آن به کودکان آسیبپذیر ارائه کرد، باید بررسی کنیم که چگونه مؤسسات بریتانیا اسیر «ایدئولوژی جنسیتی» شدهاند – این باور که حس درونی جنسیت یک فرد یا «هویت جنسیتی» باید در تمام جنبه های زندگی و تحت قانون جایگزین جنسیت او شود.
در سال 2016، ماریا میلر، وزیر زنان و برابری، تحقیقی را در مورد برابری تراجنسیتی ها رهبری کرد که اکیداً توصیه کرد که بریتانیا اصول خوداظهاری جنسیتی را وضع کند، که به هر فرد اجازه میدهد تصمیم بگیرد که آیا خود را مرد یا زن میداند. نظر خود “هویت جنسیتی”.
میلر گزارشی را امضا کرد که در آن تغییری در قانون برابری توصیه میکرد که ویژگی محافظت شده «تغییر جنسیت» را با «هویت جنسیتی» جایگزین میکرد. با انجام این کار، او پیشنهاد کرد که حس درونی “جنسیت” بر جنسیت قانونی ارجحیت دارد.
فمینیست ها شکایت کردند – برای ما این موضوع دفاع از حقوق مبتنی بر جنسیت به سختی به دست آمده بود. اما میلر خشم زنان را از فرسایش مقررات مربوط به تکجنسیت در پناهگاهها و زندانهای خشونت خانگی، از جمله جنبههای دیگر زندگی، بهعنوان تعصب «انحصاری» رد کرد.
مقاومت فمینیستی در برابر ایدئولوژی جنسیتی و اعتراض به اینکه این ایدئولوژی به زنان و کودکان آسیب می رساند، با مطالعه ناقص میلر، که تسخیر نهادی را تقویت کرد، آغاز نشد.
اولین مقاله ای که در مورد موضوع تراجنسیتی نوشتم در نوامبر 2003 در مجله تلگراف منتشر شد. این مقاله در مورد کسانی بود که تحت “تغییر جنسیت” (عرف رایج آن زمان) قرار گرفته بودند.
در تحقیق در مورد این مقاله، متوجه شدم که Mermaids (موسسه خیریه حمایت از کودکان و نوجوانان مبتلا به “اختلال هویت جنسی”) از زمان تاسیس در سال 1995، شاهد افزایش چشمگیری در تحقیقات بوده است. نوجوانان 14 ساله، علیرغم شواهد (حتی در آن زمان) از سوی بنیاد NHS تاویستوک و پورتمن، مبنی بر اینکه از هر چهار نوجوانی که به دنبال «تغییر جنسیت» هستند، یک نفر بعداً نظر خود را تغییر خواهد داد.
بلافاصله پس از آن، من برای کمک به تجاوز جنسی ونکوور (VRR)، در کانادا نوشتم. در آگوست 1995، دو کارمند VRR از کیمبرلی نیکسون (یک مرد تغییر هویت شده) خواستند که آموزش مشاور را رها کند، که شرکت کنندگان را آماده می کرد تا از زنان آسیب دیده از خشونت مردانه حمایت چهره به چهره ارائه کنند. روز بعد، نیکسون یک شکایت حقوق بشری ارائه کرد و یک نبرد طولانی قانونی را آغاز کرد.
انتشار این مقاله در گاردین ویکند در 30 ژانویه 2004، با عنوان “جنسیتی ها، مراقب باشید”، مستقیماً منجر به طرد شدن من توسط فعالان ترنس شد.
دعوت به رویدادهای معتبر پس گرفته شد. من در فهرست نهایی جوایز قرار گرفتم، اما زمانی که برگزارکنندگان تحت فشار قرار گرفتند لغو شدم.
من و تعداد کمی از فمینیستها که از تعظیم در برابر این تلاشها امتناع میکردیم، همچنان به سخنان خود ادامه میدادیم – مانند برخی از افشاگران شجاع. اینها افرادی بودند که در کلینیکهای برابری جنسیتی کار میکردند و از عادیسازی خزنده انتقال کودکان «به چالش جنسیتی» وحشت زده بودند.
در سپتامبر 2017، Woman’s Place UK (WPUK) توسط گروهی از فمینیست ها در پاسخ به قانون جدید برنامه ریزی شده میلر تأسیس شد، و همه چیز با شروع به سازماندهی گروه هایی از زنان تغییر کرد. اکنون مقاومت در برابر ایدئولوژی جنسیتی، فعالیت فمینیستی را به پیش برده است.
با این حال، این تلاش ها بلافاصله به دستگیری نهادی پایان نداد. جهش شدیدی در تعداد کودکان، عمدتاً دختر، مبتلا به نارسایی جنسیتی و مراجعهکننده به کلینیکهای جنسیتی مشاهده شد، اما این موضوع به فعالان ترنس و حامیان آنها در پستهای قدرت مربوط نمیشود. بیش از 5000 مراجعه به خدمات توسعه هویت جنسیتی (GIDS) در لندن در سالهای 2021-22 در مقایسه با تنها 500 مورد در یک دهه قبل از آن. تقریباً دو سوم مراجعات در سال های اخیر را دختران نوجوان تشکیل می دهند. با این حال، مردم همچنان نگرانیهای ما در مورد ایدئولوژی جنسیتی و پزشکیسازی کودکان را بهعنوان اغراق و تعصب رد میکردند.
در ژوئیه 2023، وضعیت مدارس در برخی از مناطق کشور به حدی وخیم شده بود که والدین نگران شروع به گرفتن امور به دست خود کردند.
به عنوان مثال، در منطقه برایتون اند هوو، جایی که تعدادی از کودکان مجاز به «انتقال اجتماعی» به مدرسه بودند، والدین نگران، PSHE برایتون را برای ارزیابی ارائه آموزشهای شخصی، اجتماعی، بهداشتی و اقتصادی (PSHE) و روابط و روابط راهاندازی کردند. آموزش جنسی (RSE) در مدارس محلی.
تا کنون بیش از 20 خانواده محلی با آنها تماس گرفته و نگرانی خود را از انتقال فرزندانشان “از کلاس درس به درمانگاه” ابراز کرده اند.
یکی از این خانواده ها متعلق به کاترین 16 ساله بود.
کاترین اوتیستیک است و در کمتر از دو سال از یک فمینیست و یک لزبین مغرور به یک پسر تبدیل شده است. او که اکنون بر روی انتقال پزشکی و جراحی متمرکز شده است، به نظر می رسد که پس از دسترسی به مطالبی از مؤسسات خیریه ترانس تأییدی مانند Mermaids آنلاین، شروع سریع اختلال جنسی را تجربه کرده است.
والدین او می گویند که او با آسیب رساندن به خود و دادن اطلاعات نادرست درباره خانواده اش، مدرسه اش را مجبور به ارجاع مددکاری اجتماعی کرده است. آنها توضیح میدهند که هم از مدیر کاترین و هم از یک سرویس مشاوره خصوصی موافقت کردهاند که پیش از ارزیابی کامل نیازهایش، انتقال اجتماعی برای او نامناسب است. با این حال، والدین او میگویند: «اتحاد نامقدس معلمان و مددکاران اجتماعی با نیت خوب که توسط سیاستها، شیوهها، رویهها و آموزشهای بالقوه غیرقانونی گمراه شدهاند، منجر به انتقال کاترین شد – ابتدا اجتماعی، سپس پزشکی».
امروز کاترین از هر دوی والدینش جدا شده است.
خانواده های بسیار بیشتری هستند که از این جهنم می گذرند و بسیاری از کودکان مانند کاترین که در نتیجه پذیرش تقریبا کورکورانه ایدئولوژی جنسیتی توسط افراد و موسسات در معرض درمان های تجربی با عوارض جانبی دائمی قرار می گیرند.
سالها، کسانی از ما که سعی در پایان دادن به آن داشتیم متهم به تعصب، نامهربانی و نفرت از افراد ترنس بودیم. سالها استدلال میشد که این فمینیستها و والدین نگران نبودند، بلکه خیریههای ایدئولوژیک مانند پری دریایی بودند که بهترین کار را برای «بچههای ترنس» انجام دادند. زنان شغل، شهرت و غالباً سلامت عقل خود را از دست دادند زیرا آنها علیه ایدئولوژی جنسیتی و پزشکی کردن آن برای کودکان آسیب پذیر صحبت کردند. خوشبختانه، هیلاری کاس سرانجام حقیقت را فاش کرد، ثابت کرد که این ما نبودیم که ” نامهربان” بودیم، بلکه آنهایی بودیم که بیهوده کودکان را پزشکی کردند و ما را یک گام به دور انداختن این مغالطه مضر که ایدئولوژی جنسیتی است، نزدیکتر کردند.
نظرات بیان شده در این مقاله متعلق به نویسنده است و لزوماً منعکس کننده موضع تحریریه الجزیره نیست.