ایران، اسرائیل و احتمال اشتباه محاسباتی | اخبار جنگ اسرائیل علیه غزه


خاورميانه با نفس بند آمده منتظر پاسخ اسرائيل به حمله آخر هفته گذشته ايران است، زيرا شبح مناقشه منطقه‌اي از هميشه نزديك‌تر به نظر مي‌رسد.

این شبح از زمان آغاز جنگ غزه در ماه اکتبر با ترس از تبدیل شدن آن به یک جنگ منطقه‌ای که ایران و متحدانش و همچنین کشورهای غربی مانند ایالات متحده را به خود جلب می‌کند، کاهش یافته و کاهش یافته است.

طی شش ماه آینده، با حملات بین اسرائیل و نیروهای تحت حمایت ایران، عمدتاً گروه حزب الله لبنان، در خاورمیانه گسترده تر، خشونت وجود داشت.

این حملات از یک الگوی منظم پیروی کرده‌اند و هر حادثه خشونت‌آمیز یک صعود آهسته از یک پله از نردبان تشدید را نشان می‌دهد.

موشک‌ها و پهپادها به عمق و عمق لبنان و اسرائیل پرتاب می‌شوند، اما هر کشوری مراقب است به تدریج این فاصله‌ها را افزایش دهد و اهداف را با دقت انتخاب کند.

اسرائیل ماجراجوتر است، اغلب کشوری که “خطوط قرمز” را گسترش می دهد، شاید برای اینکه حزب الله را به حمله ای وادار کند که بهانه ای برای بمباران گسترده تر لبنان به اسرائیل بدهد.

تاکنون علیرغم کشته شدن چند تن از فرماندهان ارشد حزب الله، این گروه از استفاده از موشک های دوربرد خود خودداری کرده است.

اما زمانی که ایران شاهد کشته شدن یکی از ژنرال‌هایش در حمله اسرائیل به ساختمان سفارت ایران در دمشق بود که خود حمله نظامی بی‌سابقه‌ای به یک مأموریت دیپلماتیک بود، تهران با حمله مستقیم به اسرائیل، موضع خود را بالا برد.

حمله ایران بدون شک شانس را افزایش داد و اولین حمله یک کشور خارجی علیه اسرائیل از سال 1991 بود. اما ایرانی ها مراقب بودند که تاکید کنند که حمله آنها “محدود” بوده است و بیشتر پرتابه ها پهپادهایی بودند که ساعت ها طول کشید تا از ایران سفر کنند و همه سرنگون شدند.

مقامات ایرانی همچنین بارها تصریح کرده اند که به کشورهای منطقه 72 ساعت قبل از حمله اخطار داده شده است – نه اقدامات دولتی که قصد ایجاد خسارت مادی جدی را دارد.

خطر جنگ

بعدش چی؟ این احتمال قوی وجود دارد که اسرائیل در برخی ظرفیت ها به صورت نظامی پاسخ دهد. نخست وزیر بنیامین نتانیاهو، که مدت ها به عنوان یک شاهین امنیتی و مردی که ایران را در جای خود نگه می دارد، معرفی می شد، بعید است که اجازه دهد حمله مستقیم ایران بی پاسخ بماند.

اسرائیل، به ویژه جناح راستی مانند نتانیاهو، به این تصویر می بالد که قدرت نظامی اصلی در خاورمیانه است و بازدارندگی برای حفظ این تصویر حیاتی است، به ویژه پس از آسیبی که حماس در حملات خود به اسرائیل در 7 اکتبر وارد کرد.

سفیر ایران در سازمان ملل، امیر سعید ایروانی
امیر سعید ایروانی، سفیر ایران در سازمان ملل متحد به شورای امنیت گفت که کشورش در چارچوب قوانین بین المللی به این موضوع واکنش نشان داده است. در سازمان ملل متحد در نیویورک، ایالات متحده آمریکا، 14 آوریل 2024 [Eduardo Munoz/Reuters]

با این حال، در حالی که ایالات متحده و سایر متحدان در ابتدا در حمایت از اسرائیل در جنگش علیه غزه قاطعانه بودند، آنها ناامید هستند تا نتانیاهو را از پاسخ دادن به ایران منصرف کنند و خطر آغاز جنگی را ایجاد کنند که بسیاری، به‌ویژه واشنگتن، احساس می‌کردند که در آن شرکت دارند.

گفته می شود که جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده به نتانیاهو گفته است: «برنده شوید. نیروها حدود 34000 فلسطینی را در غزه کشته اند.

دولت بایدن احتمالاً می‌داند که اسرائیل حمله خواهد کرد – دیوید کامرون، وزیر امور خارجه بریتانیا قبلاً به همین اندازه اذعان کرده است – اما نتانیاهو را تحت فشار قرار خواهد داد تا اقدامات تلافی‌جویانه را محدود کند و سپس انگشتان خود را به هم بزند که ایران پاسخی ندهد و همه به جنگ نیابتی سرد بازگردند. اسرائیل و ایران سال هاست که با هم درگیر هستند.

به نظر می رسد که همه – به جز برخی از شخصیت های مسیحی تر در دولت اسرائیل – می خواهند از یک جنگ همه جانبه که برای همه درگیرها و برای منطقه گسترده تر ویرانگر خواهد بود اجتناب کنند.

اما این بدان معنا نیست که هر یک از طرفین نتایج مورد نظر خود را ندارند، که همه آنها می توانند به طور بالقوه منجر به درگیری شوند که همه آنها به وضوح می خواهند از آن اجتناب کنند.

اسرائیل می خواهد بازدارندگی خود را بازگرداند و می خواهد حرف آخر را بزند.

ایران نمی‌خواهد در برابر تشدید حملات اسرائیل ضعیف یا بی‌پاسخ دیده شود.

احتمال اشتباه در محاسبات

حتی اگر هر یک از طرفین فقط همین را بخواهند و نه درگیری تمام عیار، محاسبات اشتباه اتفاق می افتد و بهترین برنامه ریزی ها اغلب ممکن است به اشتباه برسند.

شاید اشاره به جنگ جهانی اول کلیشه‌ای باشد، اما شیوه‌ای که یک ترور در سارایوو زنجیره‌ای از رویدادها را رقم زد که کشورها را به جنگ کشاند، گاهی اوقات برخلاف قضاوت بهتر آنها، و میلیون‌ها نفر را کشت، درسی از تاریخ است که باید فراموش نشود

اما جنگ اجتناب ناپذیر نیست و کشورها می توانند از لبه پرتگاه بازگردند. یک جنگ سرد سابق که تهدید به داغ شدن می کرد نمونه مفیدی است. بحران موشکی کوبا در سال 1962 باعث شد که ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی سابق به طور خطرناکی به جنگ هسته‌ای فاجعه‌بار نزدیک شوند.

در نهایت، راه حلی به دست آمد که خطر را از بین برد، اگرچه دو طرف برای دهه‌ها پس از آن دشمن باقی ماندند.

این ممکن است امروز اتفاق بیفتد. اما هر راه حلی برای جلوگیری از بحران کنونی نمی تواند به سادگی بین ایران و اسرائیل باشد. باید به ریشه این موضوع پی برد که چرا منطقه امروز در آستانه جنگ است: جنگ ویرانگر اسرائیل علیه غزه.

تا زمانی که درگیری ادامه داشته باشد، و تا زمانی که اسرائیل به کشتار غیرنظامیان ادامه دهد، همیشه عوامل بالقوه ای وجود خواهند داشت که می توانند کل منطقه را وارد یک جنگ همه جانبه کنند.

فراتر از آن، ناتوانی قدرت های جهانی در حل مناقشه اسرائیل و فلسطین که حل ناپذیرترین مشکلات منطقه است، همچنان منبع بی ثباتی خواهد بود. تا زمانی که حل نشده باقی بماند و اشغال غیرقانونی اراضی فلسطین ادامه داشته باشد، پتانسیل جنگ در منطقه باقی خواهد ماند و منتظر هر جرقه نهایی است.

دیدگاهتان را بنویسید