در حالی که جنگ روسیه در اوکراین وارد سومین سال می شود، چین در تلاش برای حفظ تعادل ظریف خود است. موضع پکن مبنی بر ابهام استراتژیک – نه محکوم کردن تهاجم مسکو و نه ارائه حمایت نظامی آشکار – با افزایش هزینههای جنگ و پیامدهای آن برای منافع جهانی چین آزمایش میشود.
در نگاه اول، چین به عنوان یکی از ذینفعان اصلی جنگ ظاهر شد. خرید انرژی از روسیه با تخفیف برای کرملین در بحبوحه تحریم های غرب یک راه حیاتی اقتصادی برای کرملین فراهم کرده است. علاوه بر این، کاهش ذخایر تسلیحاتی ایالات متحده و ناتو باعث شده است برخی استدلال کنند که یک جنگ طولانی می تواند به ارتش چین برتری استراتژیک نسبت به رقبای خود بدهد که در تلاش برای حمایت از اوکراین هستند. با این حال، تقویت نظامی اروپا که توسط جنگ جاری تقویت شده است، می تواند چالش بزرگی برای هر گونه جاه طلبی نظامی چین باشد. این پویایی نشان میدهد که جنگ طولانی در اروپا برخلاف برخی تفاسیر ممکن است به نفع پکن نباشد.
نشانههای فزایندهای وجود دارد که نشان میدهد پکن ممکن است از این درگیری عمیقتر سرد شود. تلاشهای اخیر نماینده ویژه چین در دیپلماسی شاتل، لی هوی، تردیدهایی را در مورد اینکه آیا پکن واقعاً خواهان یک جنگ طولانی است که نظم جهانی را که از آن سود فراوانی برده است را بر هم بزند، ایجاد کرده است.
انتظارات چین از پیروزی سریع روسیه، احتمالاً تحت تأثیر دیدارهای سطح بالا بین پوتین و شی پیش از تشدید تنشهای نظامی کلیدی، الگویی از تهاجم از پیش هماهنگ شده را نشان میدهد. دیدارهای آنها قبل از حمله به اوکراین در سال 2022 در المپیک زمستانی پکن و قبل از اشغال کریمه در سال 2014 در المپیک زمستانی سوچی حاکی از تقویت مورد انتظار روابط چین و روسیه است. این وضعیت سوالاتی را در مورد نتایجی که چین از این تهاجمات انتظار داشت، ایجاد می کند، نتایجی که طبق پیش بینی و احتمالاً وعده پوتین محقق نشد.
اگر چنین تضمین های خصوصی داده می شد، به طرز شگفت انگیزی نتوانستند مقاومت شدید اوکراین و عزم غرب برای تسلیح و حمایت از کی یف را پیش بینی کنند. این جنگ به دور از نمایش قدرت برتر که میتوانست جاهطلبیهای چین در قبال تایوان را تشویق کند، روسیه را به عنوان یک قدرت رو به زوال نشان داد که تواناییهای نظامی آن با تعهدات دفاعی اوکراین همخوانی ندارد.
این اشتباه محاسباتی، پکن را مجبور کرد تا با واقعیت غم انگیز دست و پنجه نرم کند. جنگ به جای نشان دادن اینکه چگونه یک ابرقدرت می تواند به راحتی همسایه کوچکتر را تحت سلطه خود درآورد، خطرات، هزینه ها و پتانسیل محاسبات نادرست فاجعه بار را نشان داد.
عوامل اقتصادی نیز موقعیت چین را تحت فشار قرار داده است. علیرغم بهره مندی از صادرات انرژی روسیه، پکن شاهد بوده است که منافع تجاری جهانی خود به دلیل تحریم ها، اختلالات زنجیره تامین، تهدید مسیرهای کشتیرانی و بی ثباتی در بازارهای کلیدی مختل شده است. حملات گسترده اوکراین به زیرساختهای روسیه و تسلیحات هستهای روسیه تنها این خطرات را افزایش میدهد.
علاوه بر این، پیگیری منافع شخصی چین از طریق جنگ، بررسی دقیق و تلافیجویانه را برمیانگیزد که ممکن است جاهطلبیهای استراتژیک آن را مختل کند. تحریمهای ثانویه علیه شرکتهای چینی متهم به تضعیف تحریمهای روسیه احتمالاً گسترش مییابد، در حالی که ترانزیت از طریق بنادر و فرودگاههای اروپایی میتواند با نظارت بیشتری مواجه شود. اگر پکن آشکارا علیه تایوان حرکت کند، چنین تاکتیکهای «دست دراز» غرب میتواند نگرش خشنتری را نشان دهد.
مهمتر از همه، آخرین نشانه ها حاکی از آن است که چین در حال محاسبه مجدد موقعیت خود است. اولین گفتگوی شی با ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین در آوریل 2023، با توجه به حذف مورد انتظار اوکراین بر اساس طرح مسکو، پیچیدگی شگفت انگیزی را رقم زد. ادامه نقش پکن به عنوان بزرگترین خریدار غلات اوکراین تحت قرارداد غلات و حتی پس از فروپاشی آن، بر منافع تجاری عملگرایانه این کشور تاکید می کند.
این واقعیت ها شروع به شکل دادن به لفاظی ها و اقدامات چین کرده است. سفر دیپلماتیک لی هوی، درخواستهای پکن برای آتشبس و مذاکرات را تقویت کرد – تصدیق ضمنی این که جنگ از مسیر مورد انتظار خود منحرف شده و دیگر به نفع چین نیست.
علاوه بر این، قرارداد اخیر غلات 25 میلیارد دلاری روسیه با چین نه به عنوان گواهی بر وحدت، بلکه به عنوان آشکارسازی نگرانی های استراتژیک مسکو ظاهر شده است. هدف از این اقدام محدود کردن کانالهای صادرات غلات اوکراین به چین است که تجارت بین کیف و شریک تجاری اصلی آن را به خطر میاندازد. این اقدام مسکو به طرز متناقضی روایت عمیق تری را آشکار می کند. این نشاندهنده قصد روسیه برای نزدیکتر کردن پکن است، شاید برای اتحادی که ادعا میکند در موقعیتی برابر قرار دارد، نزدیکتر شود. اگر روسیه برای حفظ حسن نیت خود مجبور به عقد چنین توافقنامه های اقتصادی جبرانی با چین شود، با تصویری از یک اتحاد نزدیک و تزلزل ناپذیر از حمایت متقابل که هر دو طرف سعی در ارائه آن داشته اند در تضاد است.
البته، یک ضدفشار قدرتمند همچنان پکن را به مسکو متصل می کند. روابط تاریخی، مخالفت ایدئولوژیک با هژمونی ایالات متحده و گسترش ناتو، و همچنین نگرانی در مورد بیگانگی روسیه و افزایش برداشت از تعصب غرب، همچنان محاسبات چین را شکل خواهند داد.
اما هزینه های انسانی، اقتصادی و استراتژیک جنگ در حال افزایش است. با هر تشدید تنش، چین مجبور می شود با تضادهایی بین تعهد لفاظی خود به حاکمیت و موافقت ضمنی خود با نقض گسترده تمامیت ارضی اوکراین توسط روسیه مقابله کند.
در نهایت، جنگ در اوکراین، چین را با یک انتخاب جدی مواجه کرد: تلاشهای خود برای حمایت از یک کشور رو به زوال روسی را مضاعف کند یا با مشارکت جدی در مذاکرات صلح برای پایان دادن به جنگ، واقعیت جدیدی را دنبال کند. جنگ طولانی رقبای بالقوه را تقویت کرده، چین را در معرض تهدیدهای جدید تحریم قرار داده، اقتصاد این کشور را نابود کرده و منابع و ظرفیت نظامی شریک اصلی خود را تخلیه کرده است. در حالی که پکن ممکن است به دنبال تبدیل روسیه به یک رژیم دست نشانده تحریم شده و قابل انعطاف باشد که کاملاً به چین وابسته است، این خطرات عظیم تحریم های ثانویه و از دست دادن شهرت را به همراه دارد. از سوی دیگر، چین میتواند به دیپلماسی ظریف اخیر خود – انحراف نامشخص از انزجارش از نقش «پلیس جهانی» – به عنوان نشانهای از اینکه از جنگی خسته شده است که به طور فزایندهای به منافعش آسیب میرساند نه منفعت، تکیه کند.
البته این گزینه ها متقابل نیستند. حتی زمانی که پکن با احتیاط مسیری به سوی جنگ را بررسی میکند، ممکن است همزمان تلاش کند تا مسکو ضعیفشده را بهعنوان یک دولت دست نشانده نزدیکتر کند. اما تمدید نامحدود جنگ برای چین بیثمر خواهد بود و منابع آن و شریک زیردستش را بهطور غیرضروری تخلیه میکند.
نظرات بیان شده در این مقاله متعلق به نویسنده است و لزوماً منعکس کننده موضع تحریریه الجزیره نیست.